جان اسميت كه نقش مترجمي را ميان استعمارگران و سرخ پوستان ايفاي ميكرده است در اظهاراتش درباره جنايات اروپايي ها در برابر كنگره گفت: سربازان همه چيز سرخ پوستان را غارت كردند، جمجمه آنان را شكستند و پوست و مغز سرشان را بيرون آوردند. با سلاح سرد پيكرهاي زنان را پاره كردند. كودكان را مورد آزار و اذيت و شكنجه قرار دادند، با قنداق تفنگ بر سر آنان كوبيدند و مغزشان را متلاشي كردند. بدترين صحنهاي را كه در عمرم ديدهام تكه پاره كردن پيكرهاي زنان باردار و كشتن نوزادان دو و سه ماهه بود. يك روز بعد كه به اين شكارگاه سر زدم ديدم كه پوست سر و اعضاء تناسلي كشته شدگان را بريده بودند.
*تشبيه «پوست سر» سرخ پوستان به پوست قورباغه توسط نشريه آمريكايي
جيمز كانن يكي ديگر از سربازان آمريكايي نيز درباره جزئيات اين جنايات چنين توضيح داده است: «سربازي را ديدم اعتراف ميكرد كه آلت تناسلي سرخپوستان را ميبريده و روي چوپ به نمايش ميگذاشته است. از سرباز ديگري شنيدم كه انگشتان زن سرخ پوست را قطع كرده تا انگشتر او را به غنيمت ببرد. سربازان ديگري ميگفتند كه دستگاههاي تناسلي زنان را پاره كرده و آنها را به زين اسب خود چسباندهاند، قلب زنان را و مردان را نيز كندهاند و هنگام رژه روي كلاه خودشان آويختهاند».
با پايان يافتن ماموريت كشتار، «ساندكريك» سرگرد چونگتون كنفرانس مطبوعاتي برگزار كرد و در اظهار داشت كه او با همراهي و همكاري سربازانش خونين ترين جنگ را بر ضد سرخ پوستان انجام داده است. در اين جنگ مهمترين و مقاوم ترين پايگاه قوم سرخ پوست شايين را ويران كرده است.
در پي اعلام و انتشار اين خبر، شادي و هيجان سراسر وجود سفيدهاي مهاجم در سراسر قاره آمريكا را فرا گرفت. به همين مناسبت راهپيماييهاي متعددي در تاييد اين اقدام در خيابانهاي برخي شهرهاي آمريكا به راه افتاد. يكي از روزنامههاي وقت آن كشور با چاپ سرمقالهاي پوست سرهاي بريده و پراكنده شده در مناطق گوناگون آمريكا را مانند قورباغههايي تشبيه كرد كه قلب از خروج بني اسرائيل، سرزمين مصر را فرا گرفت.
*روزولت كشتار سرخ پوستان توسط سربازان شجاعش! را ستود
اين روزنامه آشكار كرد كه هيچ سفيد پوستي از داشتن تكهاي از پوست سر سرخپوستان قوم شايين بي بهره نماند. برخي از سفيد پوستان به اندازهاي هيجان زده شدند كه تكههاي پوست سر سرخپوستان را براي دوستان شان در شرق آمريكا فرستادند. كميته حقيقت ياب كنگره آمريكا در پي بررسيهاي خود با محكوم كردن ضمني عاملان اين كشتار، اين پرونده را مختومه اعلام كرد.
تئودور روزولت رئيس جمهور وقت آمريكا نيز شجاعت سربازان را ستود و به وجود آنان افتخار كرد. او نظرش را درباره اين كشتار چنين بيان كرد: «حادثه ساندكريك يك حركت اخلاقي و براي جامعه آمريكا سودمند بوده است، از بين بردن نژادهاي پست و فرومايه ضرورتي اجتناب ناپذير است.»
*اوج وحشي گري در ابداع يك صنعت عجيب توسط آمريكايي ها
در سالي كه كشتار ساندكريك روي داد، اين ابتكار به ذهن يكي از شكارچيان ارواح رسيد كه از پوست اعضاء تناسلي مردان سرخپوست كيسه براي بسته بندي توتون بسازد. اين انديشه شيطاني كه از علاقه و و ابتكار شخصي يك شكارچي ناشي شده بود به مرور زمان به يك صنعت رايج تبديل شد. صنعگران بسته بندي تنباكو، سپس اين كيسههاي بسته بندي را به شكل «سيبل كلفت يك انسان» كه نشانگر اشرافيت استعمارگران است در آوردند. آمريكاييها نيز هنگام شركت در مناسبتهاي شاد و جشنهاي ملي اين بستهها را خريداري و به دوستانشان هديه ميكردند.
با كاهش جمعيت سرخ پوستان به 250 هزار تن در سال 1900 اين صنعت در آمريكا به كسادي گراييد و آمريكاييها به علت كمبود مواد اوليه براي تداوم اين صنعت به ستوده آمدند. لذا صاحبان صنايع متمدن آمريكا بهترين راه حل را در اين يافتند كه سرزمينهاي ناشناخته و گمنام تازهاي را در آن سوي اقيانوسها جستجو و انسانهاي وحشي تازهاي را در پاناما، فليپين، ژاپن، كره، ويتنام، و سرزمينهاي اعراب شناسايي كنند.
:: موضوعات مرتبط:
,
,
:: برچسبها:
"جنايت" ,
:: بازدید از این مطلب : 655
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0